نشانه های قیامت

فاصله بین دو نفخ صور
                                                                      باب(27)
1864: ابوهریره گوید: پیغمبر(ص) فرمود: فاصله بین دو نفخ صور چهل است. از از ابوهریره پرسیدند چهل روز است
گفت : نمی توانم چیزی را که به آن علم ندارم بگویم . گفتند: چهل ماه است باز گفت: من نمی توانم چیزی را
بگویم که به آن علم ندارم.گفتند چهل ماه است . باز جواب قبلی را داد.پیغمبر (ص) فرمود: بعد از این دو نفخه
خداوند بارانی از آسمان نازل می کند. و مرده ها زنده می شوند. همانطور که گیاهان سبز می شوند. تمام اعضای انسان پوسیده می شود. مگر یک قطعه استخوانی که عجب الذنب نام دارد.که سالم باقی می ماند.و انسانها در
روز قیامت مجددا از این استخوان. زنده و آفریده می شوند.

نزدیک بودن قیامت
                                                                      باب(23)
1861: ابن مسعود گوید: شنیدم پیغمبر(ص) می فرمود: کسانی که در حال حیاتشان قیامت را درک می کنند.
و جهان برایشان به آخر می رسد. جزو بدترین انسانها می باشند.



1862: سهل بن سعد گوید: دیدم که پیغمبر (ص) با دو انگشت سبابه و وسطی اشاره نمود.وآنها را متصل به هم
نشان داد و فرمود:  من و قیامت مانند این دو انگشت با هم همراه هستیم
((قال:اشاره نمود))
درباه دجال و اینکه شهر مدینه بر او حرام است و نمی تواند داخل آن شود و اینکه می تواندانسان مومن را بک
1858: ابوسعیدخدری گوید: پیغمبر (ص) درباره دجال به تفصیل برای ما صحبت کرد از جمله فرمود: دجال می آید
ولی حرکت از راههای که به مدینه منتهی می شود بر او حرام است. نمی تواند داخل مدینه گردد. تنها در خارج
مدینه و زمینهای شوره زار آن پیاده می شود.در آن روزی که در خارج مدینه اقامت دارد یک نفر از همه مردم بهتر
است. ویا یکی از بهترین مردم است . از مدینه خارج می شود و به سوی او می رود. می گوید: شهادت می دهم
که تو همان دجال هستی که رسول خدا در باره او برای ما سخن گفت . دجال به اطرافیانش می گوید : آیا اگر
این شخص را بکشم و او را زنده نمایم باز هم شما نسبت به حقانیت من تردید دارید. اطرافیانش می گویند:
خیر تردیدی برای ما باقی نمی ماند. آنگاه آن شخص نیکوکار را می کشد و سپس او را زنده می گرداند. و قتی آن شخص زنده می شود می گوید قسم به خدا دیگر هیچ تردیدی ندارم که تو دجال هستی ( چون پیامبر فرمود: دجال مرده را زنده می کند) دجال می گوید مجددا او را می کشم  ولی دجال بر او مسلط نخواهد شد و نمی تواند او را بکشد.

ص416
در باره دجال و صفات او و چیزهای که به همراه دارد
1854: عبدالله بن عمر گوید: یک روز پیغمبر (ص) در میان مردم در باره مسیح دجال سخن گفت و فرمود: خداوند
چشمش کور نیست ولی هوشیار باشید که چشم راست دجال کور است و چشم کور او مانند دانه انگور برجسته
از حدقه اش جدا شده و برجستگی دارد.
1855:  انس گوید: پیغمبر (ص) فرمود: هیچ پیغمبری نبوده است که ملتش را از شر آن یک چشم کذاب برحذر
نداشته باشد. بدانید که دجال یک چشم است و خداوند یک چشم نیست و در بین هر دو چشم او کلمه کافر
نوشته شده است


1856:  عقبه بن عمر و به حذیفه گفت: چرا حدیث های را که از پیغمبر(ص) شنیده ای برای ما باز گو نمی کنی
حذیفه گفت: از پیغمبر (ص) شنیدم می فرمود: وقتی که دجال خارج شد آب و آتش را همراه دارد.اما آنچه
به نظر مردم به صورت آتش جلوه گر می شود در حقیقت آبی هست خنک و آنچه در نظر مردم به صورت
آب خنک نمایان می گردد آتشی است سوزنده هر کس از شما با آن بر خورد کرد.باید خودش را به آنچه
به صورت آتش میبیند بیندازد (چون این به ظاهر آتش است ولی در حقیقت)آبی هست خنک و گوارا.




1857: ابوهریره گوید: پیغمبر (ص) فرمود: بیاید درباره دجال سخنی به شما بگویم که هیچ یک از پیغمبران پیشین این سخن را به امت خودش نگفته است. بدانید که دجال یک چشم است و قتی که خارج می شود
چیزی شبیه بهشت و دوزخ را همراه دارد.آنچه که او می گوید این بهشت است در حقیقت دوزخ است
ومن شما را از شر دجال می ترسانم همانگونه که نوح قومش را از شر او بر حذر داشت.



قیامت بر پا نمی شود تا یک نفر از قبیله قحطان بر مردم تسلط پیدانکند
                                                                    باب (18)
1844: ابوهریره گوید: پیغمبر (ص) فرمود: قیامت بر پا نمی شود تا اینکه یک نفر از قبیله قحطان بر مردم تسلط
پیدا کند. و مانند چوپان آنان را با عصایش جمع می نماید.



1845: ابوهریره گوید: پیغمبر (ص) فرمودند: قیامت بر پا نمی شود تا زمانی که شما (مسلمانان) با قومی از ترکها
که کفشهایشان از موی حیوانات درست شده است جنگ نکنید و همچنین قیامت بر پا نمی شود تا با جماعتی
نجنگید که دارای صورت پرچین هستند که چین صورتشان مانند چین چرم سپربر روی هم افتاده است.

1846: ابوهریره گوید: پیغمبر (ص) فرمود: مردم به دست این جماعت (نوجوان ) از قریش با هلاک خواهند رسید
اصحاب گفتند: ای رسول خدا چاره ما چیست پیغمبر (ص) فرمود: اگر مردم در آن زمان از ایشان کناره گیره
نمایند محفوظ می مانند.


1847: ابوهریره گوید: پیغمبر (ص) فرمود: کسری (پادشاه فارس) از بین رفت و کسری دیگری بعد از او وجود
نخواهد داشت . و قیصر (پادشاه روم) حتما نابود خواهد شد و دیگر قیصری بعد از او نخواهد آمد. و تمام
گنجینه های ایشان در راه خدا صرف و تقسیم خواهد شد.



1849: عبدالله بن عمر گوید: از پیغمبر (ص) شنیدم که می فرمود: یهود با شما می جنگد و شما بر ایشان
مسلط می شوید و ایشان را شکست می دهید.(به اندازه ای عرصه بر آنها تنگ می شودکه) هر سنگی
فریاد می زند و می گوید ای مسلمان این یهودی است که خود را در پشت من پنهان نموده است بیاید
و او را بکشید.


1850: ابوهریره گوید: پیغمبر (ص) فرمود: قیامت بر پا نمی شود مگر زمانی که در حدود سی نفر کذاب
 و فاسد و دجال قیام کنند و هر یک از این دجالها گمان می کند که فرستاده و پیغمبر خداست
قیامت بر پا نمی شود تا زمانی می آید که اگر کسی از کنار قبر کسی بگذرداز شدت بلا و ناراحتی تمنا می کند
                                                            باب(18)
1842: ابوهریره گوید: پیغمبر (ص) فرمود: قیامت بر پا نمی شود تا زمانی فرا نرسد که اگر کسی از کنار قبری گذشت بگوید: کاش من جای او بودم(و از همه این بلا ها  و محنت خلاصی پیدا می کردم


1843: ابو هریره گوید پیامبر (ص) فرمود: قیامت بر پا نمی شود تا اینکه یک انسان پست و ضعیف که دارای دو ساق باریک است و از قبیله سیاهان حبشی است کعبه را ویران نکند
(یعنی در آخر زمان کعبه به دست چنین شخصی خراب می شود)
قیامت بر پا نمی شود تا دو قبیله دوس ذوالخلصه رامجددن پرستش نکند
                                                                  باب(17)
1841: ابوهریره گوید: پیغمبر(ص) فرمود: قیامت بر پا نمی شود تا وقتی که زنان قبیله دوس به دور (بت دوران
جاهلیت خود به نام)ذی الخصه طواف نکنند و مانند دوران جاهلیت مجددا آن را پرستش ننمایند
تا آتشی از سرزمین حجاز به اطراف خارج نشود روز قیامت بر پا نمی شود
                                                                      باب (14)
1839: ابوهریره گوید: پیغمبر (ص)فرمود: قیامت بر پا نمی شود تا زمانی که آتشی از سرزمین حجاز منفجر
نگردد و گردن شتر را در بصره روشن ننماید.(یعنی این آتش به حدی فروزان و شعله ور است که سرزمین حجاز
را تا به بصره روشن می نماید. و ما به چشم خود دیدیم که در اثر روشن شدن جنگ خلیج فارس در سال 1369
آمریکای غدار و هم پیمانانش از جمله پادشاه سعودی به خاک پاک حجاز لشکرکشی نمود. و از زمین و آسمان
و دریا به عراق حمله کردند و آتشی که از خاک حجاز روشن شد سرتاسر خاک عراق را در کام خود فرو برد
و این حدیث یکی از معجزات حضرت رسول است که نشان می  دهد پیغمبر (ص) از هزار و چهارصد سال پیش
شعله این آتش خطرناک را مشاهده نموده و از آن خبر داده)



تا اینکه کوهی از طلا در مسیر فرات کشف نشود قیامت بر پا نمی شود
                                                                     باب (8)
1838: ابوهریره گوید: پیغمبر (ص) فرمود : نزدیک است که رود فرات خشک شودو یک گنجینه بزرگ طلا در آن
کشف شود کسی که به این گنجینه رسید چیزی از آن بر ندارد(چون این گنج باعث فتنه و جدال بین مسلمانان
می باشد.)
خبر دادن پیغمبر (ص) به حوادثی که تا آمدن قیامت واقع می شوند
                                                                      باب (6)
1836: حذیفه گوید پیغمبر (ص)  خطبه ای برای ما خواند و تمام
فتنه های که تا روز قیامت رخ می دهد بیان نمود . بعضی آن را فهمیدند.و حفظ کردند ولی بعضی دیگر آن را درک
نکردند و فراموش کردند به راستی من چیزهای را که فراموش کرده بودم به واسطه سخنان پیغمبر (ص)  به
یادم آمد. و مجددن آنهارا به خاطر آوردم همانگونه که کسی چیزی را فراموش می کند. وقتی که چشمش
به آن می افتد آن را می شناسد
هر گاه دو مسلمان با شمشیر با هم روبرو شدند
                                                                باب(4)
1834: انحف بن قیس : گوید:  رفتم تا به این مرد(علی بن ابی طالب و قتی که با معاویه در حال جنگ بود)  
کمک کنم. به ابوبکره رسیدم. گفت به کجا می روی؟ گفتم می روم  که به (علی بن ابی  طالب) کمک کنم.
گفت برگرد من شنیده ام که پیغمبر (ص) فرمود: هرگاه دو مسلمان با شمشیر در روی هم ایستادند قاتل و
مقتول ( کسی که کشته می شود و کسی  که می کشد) هر دو در آتش دوزخ می باشند گفتم ای رسول
خدا قاتل   اگر به دوزخ برود حق خودش است . ولی مقتول چرا ؟ پیغمبر (ص) فرمود : مقتول به خاطر این
به دوزخ می رود. که بر کشتن طرفش حریص و مصمم می باشد.  


1835: ابوهریره گویید :  پیغمبر (ص) فرمود  قیامت نمی آید تا اینکه دو دسته از مسلمانان با هم می جنگند.
و جنگ بزرگی در بین ایشان بر پا می شود . و هر دو دسته یک ادعا را دارند. ( و هر دو می گویند ما
مسلمان هستیم).
نازل شدن فتنه ها به اندازه قطره های باران
                                                                    باب (3)
1832:اسامه گوید: پیغمبر (ص) از یکی از ساختمانهای بلند مدینه بالا رفت فرمود: آیا آنچه را که من میبینم
شما هم میبینید ؟ من خانه های شمارا می بینم که مانند قطره های باران فتنه بر آنان نازل می شود



1833: ابو هریره گوید:  پیغمبر (ص) فرمود: در آینده فتنه های رخ می دهد که کسانی که می نشینند. و در آن
دخالت نمی نمایند. بهتر از کسانی هستند که در آن خود نمای می کنند و کسانی که در آن خود نمای
می کنند.بهتر از کسانی هستند که در آن شرکت می نمایند. و کسانی که در آن شرکت می کنند بهتر
از کسانی هستند. که در آن فعالیت دارند.و کسی که خود را به آن نزدیک نماید به هلاک می رسد.
هر کس که توانست پناهگاهی را به دست آورد. با ید به آن پناه برد
لشکری که قصد ویران کردن کعبه می نماید زمین آن را می بلعد
                                                                       باب (2)
1831: عایشه گوید: پیغمبر (ص ) فرمود: یک لشکر قصد ویران کردن کعبه را می کند. وقتی به سرزمین  بیداء
(محلی است در بین مکه و مدینه) رسیدند. زمین تمام آنها را می بلعد . عایشه گوید: گفتم ای رسول خدا
چطور تمام ایشان غرق می شوند. در حالی که انسانهای عادی و بازاری و غیره که جزء لشکریان نیستند در
بین آنان و جود  دارند. پیغمبر (ص) فرمود: تمام آنان از اول تا به آخر غرق می شوند. ولی در روز قیامت هر کس
با عمل و نیت خود زنده می شود


ص 400
نزدیک بودن فتنه ها و خراب شدن سد یاجوج و ماجوج
                                                           باب (1)
1830: ابوهریره گوید: پیغمبر (ص) فرمود خداوند سوراخی را به این اندازه (پیغمبرص با انگشتانش اندازه را نشان
داد ) باز کرده است. و انگشتانش را برای نشان دادن مقدار سوراخ به شکل عدد 90 در آورد.



ص400
نزدیک بودن فتنه ها و خراب شدن سد یاجوج و ماجوج
                                                                 باب (1)
1829: زینب بنت جحش گوید: پیغمبر (ص)  با حالت ترس و نگرانی پیش من آمد . و می گفت: لا اله اله الله .
فتنه ای دارد نزدیک می شود. که عرب را بدبخت می کند و آن را به هلاکت و نابودی تهدید می نماید . امروز
سوراخی به این اندازه از سد یاجوج و ماجوج باز گردید.پیغمبر (ص) با انگشت ابهام و سبابه اش حلقه ای را
به وجود آورد واندازه سوراخ باز شده  را نشان داد. زینب بنت جحش گوید گفتم  ای رسول خدا آیا در حالی
که انسانهای صالح  در بین ما وجود داردبه هلاکت می رسیم ( سوال زینب مستنبط از این است(تا زمانی که
شما در بین ایشان هستی و یا انسان های صالح و توبه کار در بین آنان باشد. خداوند ایشان را به هلاک
نمی رساند) پیغمبر (ص) فرمود: بلی هر وقت که گناه و فساد فراوان گشت.بدبختی و نابودی خاص و عام را
شامل می شود.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد